جدول جو
جدول جو

معنی تنگ روده - جستجوی لغت در جدول جو

تنگ روده
(تَ دِ)
دهی از دهستان و بخش قیروکارزین است که در شهرستان فیروزآباد واقع است و 329 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تنگ روزی
تصویر تنگ روزی
فقیر، مسکین، مستمند
فرهنگ فارسی عمید
(تَ)
دهی از دهستان دیلمان است که در بخش سیاهکل شهرستان لاهیجان واقع است و 136 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(تَ دَ / دِ)
روده ای که دارای سرگین باشد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تَ سَ / سُو)
خلاف گشاده دل. کسی که در داد و ستد سختگیر باشد. بدمعامله:
مرد تاجر گشاده دل باید
تنگ سودا کشد زیان فراخ.
سنجر کاشی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
درویش و مسکین و بی چیز و پریشان. (ناظم الاطباء). تنگدست. تنگ عیش. تنگ معاش. تنگ بخت. تنگ زیست. (از آنندراج) :
چرا زیرکانند بس تنگ روزی
چرا ابلهان راست بس بی نیازی ؟
ابوالطیب مصعبی (از تاریخ بیهقی چ ادیب ص 384).
وآن تنگ دهان تنگ روزی
چون عود و شکر به عطرسوزی.
نظامی.
آفتاب ار بگردد از سر سوز
تنگ روزی شود زتنگی روز.
نظامی.
نه روزی به سرپنجگی می خورند
که سرپنجگان تنگ روزی شوند.
سعدی (بوستان).
نه آن تنگ روزیست بازارگان
که بردی سر از کبر بر آسمان.
سعدی (بوستان).
اگر روزی به دانش برفزودی
ز نادان تنگ روزی تر نبودی.
سعدی (گلستان).
بر آن تنگ روزی بباید گریست
که از بیم تنگی بود تنگ زیست.
امیرخسرو دهلوی.
رجوع به تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(تَ رَ)
دهی از دهستان بویراحمد سرحدی است که در بخش کهکیلویۀ شهرستان بهبهان واقع است و 150 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(تَ رَمْ بَ)
ناحیه ای در دارابگرد که قلعۀ استوار رنبه در آن واقع است. رجوع به فارسنامۀ ابن البلخی چ لیسترانج و نیکلسون ص 131 و 159 شود
لغت نامه دهخدا
(تَ شَ / شِ)
تنگ روزی. تنک روزی. که سرمایه اندک دارد. که تنگدست است:
یکی تنگ توشه بدی شوربخت
شهی دادمت افسر و تاج و تخت.
اسدی (گرشاسبنامه).
رجوع به تنگ و تنک و ترکیبهای آن دو شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
کسی که به اندک مبالغه از شرم سخن قبول کند. (فرهنگ رشیدی). کنایه از شخصی است که به اندک مبالغه مطلب بزرگی را قبول کند. (برهان). کسی که بدون ابرام درخواست کسی را قبول نماید. (ناظم الاطباء). رجوع به تنک روی شود، کنایه از بخیل و ممسک و ترشرو باشد. (انجمن آرا) :
بنالید درویشی از ضعف حال
بر تنگ رویی خداوند مال.
سعدی (از انجمن آرا).
، باریک چهره. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
دهی از دهستان کوکلان است که در بخش مرکزی شهرستان گنبدکاوس واقع است و 200 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
تنگ روی. رجوع به همین کلمه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تنگ روزی
تصویر تنگ روزی
فقیر
فرهنگ لغت هوشیار
تنگنا، کوره راه
فرهنگ واژه مترادف متضاد
راه کوهستانی مال رو که دانیال سلمان شهر را به کلاردشت متصل
فرهنگ گویش مازندرانی